یادداشت | رؤیابافیهای دختران و پسران
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، رهبر انقلاب اسلامی در دیدار با مداحان فرمودند نظام خانواده، سنت الهی است، اما دشمنان بشریت که همان جریان سرمایه داری بین المللی و صهیونیستی است تصمیم به نابودی بنیان خانواده در جهان گرفته اند، بنابراین باید برای حفظ و تقویت ارکان نظام خانواده در جامعه، همت گماشته شود.
دشمن بشریت تصمیم گرفته خانواده را از بین ببرد. از صد سال پیش تصمیم گرفتند خانواده را از بین ببرند؛ این ازدواجهای سخت و دیرهنگام و فرزندآوری کم، این ازدواج به تعبیر زشتشان سفید که سیاه و غلط است و از بین بردن حیا و عفت از برنامههای دشمن است.
ازدواج دیرهنگام یک پدیده بسیار عادی در جامعه ایرانی میباشد. موضوعی که اتفاقا جدیدا دنبال میشود و طرفداران زیادی به همراه دارد. اما دلیل روانشناسی ازدواج دیرهنگام چیست؟ چرا جوانان تمایل کمتری به ازدواج کردن دارند؟ اینها موضوعاتی هستند که در ادامه این نوشتار به بررسی آنها خواهیم پرداخت.
علت ازدواج دیرهنگام چیست؟
اصلا مگر آدم عاقل ازدواج میکند؟! مجرد که باشی، هر وقت دلت خواست ادامه تحصیل میدهی، هر وقت هوای سفر به سرت زد چمدانت را میبندی و به جاده میزنی، با هر کس که دوست داری تلفنی حرف میزنی، کسی نیست بگوید چرا حوله خیس را روی زمین انداختی، تازه وقتی میخواهی جورابت را از توی کمد پیدا کنی، در کمدت را باز میکنی و همه لباسهایت را یک جا روی زمین میریزی، جورابت را برمیداری و میروی؛ چون خیالت راحت است که یک مادر مهربان داری که اتاقت را مرتب میکند، هیچ کس هم نیست که سرت غر بزند، چون یک آقا بالاسر یا یک خانم بالا سر نداری! این از بهانههای ازدواج دیرهنگام است.
ازدواج دیرهنگام و فرصتهایی که از دست میرود
نیازی نیست به آمار و ارقام تکیه کنیم تا بدانیم سن ازدواج بالا رفته است و ازدواج دیرهنگام شایع شده است، به اطرافیانمان که دقت کنیم به وضوح میبینیم که دیگر، دختران و پسران به این سادگیها زیربار تاهل نمیروند، غافل از اینکه امروز و فردا کردن برای ازدواج، یا جوانان را بیخیالتر میکند یا توقعات آنها را بالاتر میبرد.
امروزه ازدواجهای بالاتر از ۳۵ سالگی برای مردان و زنان، ازدواج دیرهنگام محسوب میشود و این در حالیست که با افزایش سن، شخصیت افراد به طور کامل شکل میگیرد و انعطافپذیریشان به حداقل میرسد، دیگر نمیشود از او که نزدیک به چهل سالش است توقع صبر و گذشت و محبت یک جوان تازه عروس یا تازه داماد را داشت. بد نیست در ادامه اشتباهات رایجی که باعث دیر شدن این سنت حسنه میشود را بخوانید:
کار، کار و باز هم کار، یکی از عوامل ازدواج دیرهنگام
بسیاری از دختران و پسران آنقدر غرق در کار میشوند و به دنبال موفقیت میدوند که اصلا فراموش میکنند قرار است زندگی کنند. برخی از پسران، با این بهانه که باید وضعیت اقتصادی مناسبی داشته باشند تا بتوانند برای خواستگاری پیش قدم شوند، ازدواج را به تاخیر میاندازند، اما تعبیر آنها از وضعیت اقتصادی مناسب، یعنی داشتن خانه، ماشین، حساب بانکی سنگین و …! خوب این طبیعی است که تمام این امکانات در سنین بالا فراهم شود.
تعمیم تجارب ناخوشایند به همه افراد از دلایل دیر ازدواج کردن است
زمانی که دچار خطای شناختی تعمیم افراطی میشوید هر حادثه منفی را شکستی همیشگی میپندارید. شما صرفا براساس یک رویداد خاص، یک الگوی کلی (فراگیر) منفیگرایانه را استنباط میکنید و این خطا منجر به ناامیدی و افسردگی میشود.
«همه دخترها دنبال پول پسرها هستند!» و «همه پسرها در نهایت خیانت میکنند!» کافیست یک تجربه تلخ را به همه دختران و پسران نسبت دهید و با نگاهی بدبینانه آنها را قضاوت کنید، تا قید ازدواج را نه تنها برای چند سال که حتی برای همه عمر بزنید. اگر تجربهای تلخ دارید، سعی کنید آن را از باقی انسانها جدا کنید چرا که این همه بدبینی سبب سختگیری و وسواس میشود. اگر موفق به حل کردن این مسئله نمیشوید به مشاور یا روانشناس مراجعه کنید. شاید در ارتباط قبلیتان شما هم قصوری داشتهاید و با شناخت بهتر خودتان، انتخاب بهتر و مطمئنتری هم داشته باشید.
ارتباط ازدواج دیرهنگام و ملاکهای فضایی و رویایی
کمال گرایی نوعی قفل ذهنی است که فرد برای خودش معیارهای خیلی بالا و غیر واقعی در نظر میگیرد که اصلا لازم نیست و این معیارها باعث میشود که نتواند انتخابهای درستی داشته باشد.
احتمالا دیگر حداقل این مورد را دیده اید که یک نفر میخواهد یک کاری را شروع کند، اما آنقدر منتظر میماند که همه چیز کامل شود که کلا منصرف میشود که آن کار را شروع کند. متاسفانه این مورد تلخی است که احتمالا برای خودمان و یا اطرافیانمان پیش آمده است.
به طور کلی، یک فرد کمال گرا به این صورت است که دائما صفر و صدی نگاه میکند. یعنی یا باید کار را کامل انجام دهد یا اینکه کلا انجام ندهد و در اکثر مواقع مورد دوم اتفاق میافتد! این فرآیند آنقدر ادامه پیدا میکند و این قفل ذهنی قوی و قویتر میشود تا اینکه برای فرد طبیعی میشود که کارهایی را شروع نکند، به بهانه اینکه کامل نیست.
یکی از علتهای ازدواج دیر هنگام کمال گرایی منفی است اگر منتظرید دختر شاه پریان را بیابید یا اینکه در انتظار شاهزادهای با اسب سفید (یا بهتر است بگویم با ماکسیمای سفید!) هستید لطفا در ملاکهایتان تجدید نظر کنید. یکی از دلایل ازدواج دیرهنگام جوانان کمالگراییهای بی مورد است که هیچ توجیحی ندارند. شما باید با توجه به شرایط خودتان و کسانی که با آنها در ارتباط هستید انتخاب کنید و مراقب باشید که در دام تک ملاکی شدن نیفتید. یعنی نگویید «من فقط به کسی جواب مثبت میدهم که قدش ۱/۱۸۳ باشد!».
جمله معروف «دیگر از من گذشته است» بدترین بهانه برای ازدواج نکردن
دختران و پسران زیادی را میشناسم که با گفتن همین جمله خیال خودشان را راحت کردهاند و قید ازدواج را زدهاند. آنها دیگر نه به خواستگاری میروند و نه اجازه میدهند هیچ خواستگاری زنگ خانه را به صدا درآورد. غافل از اینکه، در رد ازدواج دیرهنگام میتوان گفت انتخاب یک همراه برای زندگی، هر چند دیرهنگام، خیلی بهتر از هرگز انتخاب نکردن است.
ازدواج نکردن راهی برای فرار از مسئولیت
یکی دیگر از دلائل ازدواج دیر هنگام این است که عدهای از ما در اعتقادات سست شده ایم؛ از معنویات دور شده ایم و مسئولیتهای خود را نمیشناسیم. خداوند همه انسانها را مختار و آزاد، اما مسئول آفریده است. انسان در برابر خدا، خود، خانواده، جامعه و انسانهای دیگر مسئول است. گم شدن مسئولیتها مشکلات زیادی را به وجود آورده که ازدواجهای دیرهنگام فقط یکی از نتایج آن است.
کسی که مسئولیت خود را بشناسد و به آن پای بند باشد، به دنبال برآوردن غیرمجاز و غیرشرعی نیازهای خود نمیرود و آنها را از طریق راه درست آن یعنی بستر خانواده ارضا میکند. دین تمام شرایط لازم برای هرکاری را گفته، وقتی این شرایط را رعایت نمیکنیم نتیجه همین مشکلات میشود. دزدی، مصرف مواد مخدر، رفتارهای انحرافی، دروغگویی و…همه و همه خیانت به خود و مسئولیتهایماست.
فرار از مسئولیتها زندگی نیست، خوش گذرانی نیست، حتی زندگانی هم نیست بلکه مردگانی است. چنین افرادی وقتی ازدواج هم بکنند حاصلی ندارد و این چرخه معیوب باز تکرار میشود و به فرزندان این افراد میرسد. مسئله اصلی هم این است که ما اعتقادمان به قیامت را جدی نگرفته ایم. فکر میکنیم فقط همین یکی دو روز است، میخوریم و ریخت و پاش میکنیم.
برخی افراد میگویند چه کسی از آن دنیا آمده است که به ما بگوید چه خبر است؟ آمدن یا نیامدن کسی مهم نیست؛ مهم این است که ما به این قضیه باور داشته باشیم. باید باور داشته باشیم هر حرکتی که انجام دهیم پاسخ آن را در همین دنیا خواهیم گرفت. کسی که مرتکب خلاف میشود، چندین نسل بعد هم نتیجه آن را خواهند دید. پدر و مادری که گرما و صمیمیتی در خانواده ایجاد نمیکنند تا چندین نسل تمایل به ازدواج را در آیندگان خود کم میکنند.
بلد نیستیم همسر مناسب انتخاب کنیم!
چشم و هم چشمیها دمار از روزگار جوانان درآورده است. به تنها چیزی که در ازدواج جوانان فکر نمیشود این است که آیا زندگی کردن را یاد گرفته اند؟ فقط درباره شغل، پول، خانه، ماشین و… بحث میشود.
جوانان و خانوادهها کتاب روانشناسی و تربیتی نمیخوانند، از نیازهای همسر و مسئولیتهای خود در قبال خانواده اطلاع ندارند. هر از گاهی تلویزیون برنامهای را به صورت گذرا نمایش میدهد که اگر مطالب صحیحی عنوان شود، کافی نیست. ما دائما چشم مان به زندگی و رفاه دیگران است. خود را با دیگران مقایسه میکنیم و به دنبال آن تحقیر افراد متقاضی ازدواج به همراه میآید. اینکه اگر اقوامم فلان سالن مراسم عروسی گرفته اند، من باید بالاتر باشم و همینطور درباره موضوعات دیگر.
اینها همه میتواند ازدواج را تا مدتها به تعویق بیندازد. ما از معنویت حرف میزنیم، اما واقعا معنویت کجا وجود دارد؟ همه آدمها از صبح تا شب به دنبال مادیات هستند. یک مادر الان مادر نیست، نقشها عوض شده است و یک مادر الان تنها مادر نیست و هزاران نقش دیگر هم دارد. عاطفه دادن، بزرگ کردن ایمن (به لحاظ روانی)، اعتماد به نفس دادن و… وظیفه پدر و مادر است. بقیه موارد را باید به اختیار و عملکرد فرزندان گذاشت. جوانان بیشتر به مادیات فکر میکنند تا اخلاق و اعتقادات. این آسیبی است که دامن جامعه را گرفته است./918/ی702/س
محرم آتش افروز